روانشناسی شروع به اختیار کردن یک رویکرد بالینی و ازمایشی پیرو روانشناسان و روانپزشکان مسلمان قرون میانه که بیمارستانهای روانپزشکی را برای این چنین اهدافی ساخته بودند آغازکرد .
استفاده از روانشناسی آزمایشی از نظر تاریخی به کتاب الهازن نوشته ابن هیثم دانشمند مسلمان در زمینه تاثیر موسیقی بر روان بود برمیگردد با بوجود امدن بیمارستانهای تخصصی در بغداد در سال 705 میلادی و در قاهره در سال 800 میلادی و دیگر بلاد اسلامی روانشناسان مسلمان شروع به مطالعه علمی رفتار وروان و بیماریهای روانی پرداختند. همچنین چند آسایشگاه ویژه بیماران روانی در دمشق (۸۰۰میلادی) و بعضی از شهرهای دیگر ازجمله شهرهای اسپانیایی تحت فرمان مسلمین برقرار گردید. زکریای رازی در بغداد با همکاری روانشناس معاصرش نجب الدین محمد به مطالعه روان و درمان بیماریهای روانی مثل : اختلالات روانی - جنون و دیوانگی - اضطراب - افسردگی - اختلالات عصبی - اختلالات جنسی -و... با روش طبی پرداختند امام محمد غزالی یکی از روانشناسانی بود که به صورت فردی به مطالعه افراد می پرداخت بیشترین مطالعات روانشناسی در دوره اسلامی را به غزالی نسبت میدهند او مطالعات زیادی در زمینه فرایند های روانی مثل عادت - اراده -عاطفه -و...انجام داده است و یکی از معروفترین دانشمندان اسلامی ابوعلی سینا در کتاب قانون خود توضیح داد که بعضی از بیماریهای جسمی ناشی از اختلات هیجانی میباشد. کتاب وی به طور گستردهای توسط درمانگران مسیحی و مسلمان مورد استفاده قرار گرفت اوبیماریهای روانی كه منشا آن اختلالات عضوی بود بیماری (سر و دماغ) می نامید ابن سینا در درمان بیماریهای روانی مثل :اضطراب - افسردگی - اختلالات عصبی - اختلالات جنسی -بیخوابی و کابوس - صرع و تشنج - وهم و خیال - دلباختگی -و...کارهای مهمی انجام داده و در حالت کلی روانشناسان مسلمان در درمان بیماریهای روانی - مطالعه رفتار و روان - مشاوره -حمایت از بیماران روانی مطالعات زیادی انجام داده است این در حالیست که در اروپا نخستین آسایشگاه در اروپای مسیحی در شهر بالنسای اسپانیا در سال ۱۴۰۹ تحت تاثیر فرهنگ اسلامی بنا گذاشته شد.تا قرن 17 میلادی علت بیماریهای روانی را جن زدگی و جادوگری میدانستند و با بیماران روانی برخورد وحشیانه داشتند تا اینکه در قرن 19 فیلیپ پینل روانشناس موسساتی برای حمایت از بیماران روانی بوجود اورد و غل و زنجیر رااز پای انها برداشت و برخورد انسان دوستانه را به بیماران پیشنهاد کرد و روانشناسی با تشکیل اولین آزمایشگاه در قرن 20 توسط ویلهلم وونت در آلمان رشد و پیشرفت خود را به طور گسترده آغاز کرد .
روش آزمایشی مهمترین روش تحقیق در روانشناسی بشمار میرود. هدف این روش مطالعه رفتار موجود تحت شرایط خاص و مقایسه حالات او در این شرایط است. آزمایش کننده شرایط مخصوص تغییر رفتار را بوجود میآورد و آزمایش شونده تحت این شرایط قرار گرفته رفتار حاصله مطالعه میگردد. متغیر مستقل محرکی است که تغییر پذیری مییابد و متغیر وابسته پاسخی است که به متغیر مستقل داده میشود. آزمایش کننده میتواند از طرق مختلف بر متغیر مستقل نظارت نماید که معمولترین آنهاروش تغییر مستقیم است. در کلیه آزمایشهای روانشناسی باید از دو گروه گواه و آزمایشی استفاده نمود. گروه آزمایشی عبارتاند از افرادی که در شرایط خاص آزمایش قرار میگیرند و آثار متغیر مستقل روی آنان مطالعه میشود.
گروه گواه کسانی هستند که عیناً کیفیات گروه آزمایشی را دارا بوده ولی تحت شرایط آزمایش واقع نمیشوند. بدین ترتیب تغییراتی که در اثر متغیر مستقل بوجود میآیند با مقایسه دو گروه قابل مطالعه هستند. برای حصول اطمینان از نتایج تجربیات باید نکات زیر را در ضبط داشت :
- رسیدگی از نظر توارث
- رسیدگی از طریق طرح آزمایش
- پالایش تجربی
این روشها به منظور حذف نمودن و یا در ضبط قرار دادن آثار متغیرهایی است که مورد علاقه آزمایش کننده نیستند.
در موارد پیچیدهتر روانی آثار عوامل متعدد با یکدیگر درگیری مییابند و باید به کیفیت تغییر بیش از یک عامل در واحد زمان توجه نمود.
روش آماری فرضیات روانی را از صورت کیفی به شکل کمی در میآورد و نتایج تجربیات متغیر مستقل و روی محور عمودی تغییرات متغیر وابسته را ثبت میکنند. در روانشناسی از انواع نمودارها که رابطه میان متغیرها را ظاهر میسازد استفاده مینماید.
هر گاه بخواهیم یک نوع رفتار را از روی رفتار دیگری پیشبینی کنیم بستگیها و توابع را به کار بریم. بستگی عبارتاند از اظهاریکه به صورت کمی یا نمودار یا کلام تغییرات متغیر وابسته را همزمان با متغیر مستقل نشان دهد. در بستگیهای مثبت پیشرفت و ازدیاد مقادیر یک محور (محور طولها) با پیشرفت محور دیگر (محور عرضها) همراه است. عکس این کیفیت در بستگیهای منفی صادق است بدین ترتیب که مقادیر متغیر وابسته با ازدیاد مقادیر متغیر مستقل کاهش مییابد.
در بستگیهای غیر یک نواخت ابتدا نمودار حالت پیشرفتگی و سپس کاهش را نشان میدهد و یا بالعکس. استفاده از تاریخچه زندگی به عنوان روش تحقیق گرچه جداگانه مورد بحث قرار گرفته ولی در حقیقت جزء روش بالینی به شمار میرود. برخی از جنبههای محدود کننده استفاده از تاریخچه زندگی به صورت روش تحقیق عبارتاند از :
- جنبه ذهنی بودن تاریخچه زندگی
- محدود بودن آن به یک فرد
- امکان تفسیر تاریخچه زندگی به طرق مختلف
- کیفی بودن تاریخچه زندگی - علیرغم این محدودیتها میتوان براساس آن فرضیات مختلفی بنا نمود و در مواردی که نظارت بیشتری امکانپذیر است روش کمی را برای تحلیل آن به کار بست.